کتاب هزار خورشید تابان اثر خالد حسینی
هزار خورشید تابان دومین رمان خالد حسینی پس از کتاب بادبادک باز است. این کتاب به زبان انگلیسی نوشته شده و به دهها زبان زنده دنیا ترجمه شده است. این رمان در ژوئن سال ۲۰۰۷ برای دست کم سه هفته پرفروشترین رمان آمریکای شمالی شد.
داستان با سرگذشت مریم آغاز میشود. دختری که از ابتدا با نام حرامزاده خوانده شده و تحقیر میشود. او و مادرش در کلبهای روستایی و کوچک زندگی میکنند و پدرش جلیل مرد ثروتمندی است که تنهایشان گذاشته است. مریم تا پانزده سالگی در آن کلبه همراه مادرش میماند و میبیند که زنان نه تنها از اوضاع و احوال بد اجتماعی رنج میبرند، بلکه در خانه خود نیز روی آرامش ندارند و اسیر خواستههای نابجا و زورگویی مردان هستند. مریم که از طرف پدر مورد بیتوجهی و طرد شدگی واقع شده، عاقبت به دست دیگر همسران پدرش به عقد مرد بزرگسال و تند مزاجی به نام رشید در میآید. تمام زندگی مریم که از پانزده سالگی تا سی و هفت هشت سالگی در رمان آمده پر است از تحقیرها، توهینها و کتک زدنهای رشید که او را حرامزاده و بیارزش میخواند. مریم زنی کدبانو، مهربان، زحمتکش و کمحرف است که تنها توهین میشنود و خوار میشود.
در بخش بعدی داستان، روایت دختر خردسالی به نام لیلا آغاز میشود که از کودکی با پسری به نام طارق دوست است و ماجراهایی آنها را از هم جدا میکند. پدر و مادر لیلا هر دو در جنگ داخلی کابل کشته میشوند و لیلا در حالیکه از طارق باردار است، به دست رشید از زیر آوار نجات پیدا میکند.
بخش سوم کتاب به آشنایی و دوستی مریم و لیلا میپردازد. رشید پس از نجات لیلا از زیر آوار، او را به عقد خود در میآورد و مریم و لیلا، هوو میشوند و هر دو این بار از دست رشید کتک میخورند. نهایتاً وقتی طارق بعد از سالها جدایی به دیدن لیلا میآید و رشید بو میبرد و میخواهد لیلا را بکشد، مریم که در تمام این سالها نفرت کهنهای از رشید در دل دارد، با ضربات بیل او را میکشد و در دادگاه با محاکمهای مختصر اعدام میشود.
بخش چهارم کتاب نیز به زندگی لیلا و طارق (پس از بازگشت طارق از پاکستان) اختصاص دارد.
این شرحی کوتاه و بسیار مختصر از زندگی پر از فراز و نشیب این زنهاست که در رمان آمده، اما شرح جزییات و زندگی در متن جنگ نشان میدهد که زنان افغان از نمای نزدیک چطور با جنگ و تعصبات فرهنگی سر کردهاند؛ قوانین خشک و ناعادلانه و حتی بیمنطق و ظالمانه طالبان تنها متوجه آزادی و تحرک و حتی حیاط و مرگ زنان است؛ کمبود دارو، بیمارستان و دکتر و… زنان را رنج میدهد. تعرض به زنان، خودکشیها، کشتن زنان بعد از تجاوز، زندگی در زندان و به دنیا آوردن فرزندان در شرایط اسفبار زندان و… همگی شرایط سخت زندگی زنان را نشان میدهد این رمان پر از زنهایی است که هر کدام به نوعی رنج دیدهاند.
در لابهلای شرح داستان، نویسنده به وقایع سیاسی آن دوران یعنی روی کار آمدن «نجیبالله» و بعد «احمدشاه مسعود» و تنش و درگیری میان قومیتهای افغانستان در نیمه دوم قرن بیستم، و سپس جنگ داخلی افغانستان و روی کار آمدن طالبان و واقعه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به دقت اشاره میکند.
راجع به کتاب هزار خورشید تابان سخت میتوان چیزی نوشت؛ کتابی که سرگذشت و سرنوشت زنان را رقم زده و درباره رنجهای بیپایان و عمیق زنان بیپناه افغان به گونهای سخن گفته که شنونده باید آن را بشنود تا کم کم طعم تلخ این رنج و روزگار بدسگال را بچشد. نمیشود گفت خالد حسینی چقدر توانسته تلخی روزگار را نشان دهد، نمیشود از خود نپرسیم چرا این زنان این همه رنج را به جان میخرند و دم بر نمیآوردند؟
خالد حسینی در این رمان زنانی را به تصویر میکشد که بسیار در حاشیه زندگی هستند؛ دیده نمیشوند؛ اهمیتی ندارند و در عین حال بار اصلی جنگ و خشونت و محرومیت را بر دوش دارند. خشونتها علیه آنها بیشتر است؛ آنها هستند که قربانی جنگ و موشکاند، آنها هستند که بار سنگین به دنیا آوردن فرزند در شرایط جنگی و نگهداری از آن ها را به عهده دارند و آنها هستند که قربانی تعصبات کور و بیمنطق گروهکهای به ظاهر مسلمان مثل طالبان میشوند.
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | خالد حسینی |
مترجم | مهدی غبرائی |
تعداد جلد | |
ابعاد | 14.2 * 21.3 سانتی متر |